من عاشق یک افسانه شدم :)))
چوبدستیهای سرو با اصالت خانوادگی در ارتباطند. چوبدستیساز بزرگ قرون وسطی، گراینت اولیوندر، نوشته که همیشه باعث افتخارش بوده که یک چوبدستی سرو را با یک جادوگر جفت کند، زیرا میدانسته دارد ساحر یا ساحرهای را ملاقات میکند که مرگ قهرمانانهای خواهد داشت. خوشبختانه در این دوره و زمانه که خون و خونریزی کمتر است، به ندرت صاحبان چوبدستی سرو برای فدا کردن جانشان فراخوانده میشوند، گرچه بیشک اگر نیاز باشد، بسیاری از آنها این کار را میکنند. چوبدستیهای سرو همراه خود را در میان افراد شجاع، جسور و فداکار مییابند: کسانی که از مقابله با سایهها در طبیعت وجود خود و دیگران ترسی ندارند.
مغز چوبدستی من ققنوس:این کمیابترین نوع مغز است. پرهای ققنوس توانایی اجرای وسیعترین محدودهی جادو را دارند، با این حال ممکن است بیشتر از تکشاخ یا اژدها طول بکشد تا این را بروز دهند. این چوبدستیها بیشترین ابتکار عمل را از خود نشان میدهند، گاهی اوقات به خودی خود عمل میکنند، خصوصیتی که بسیاری از جادوگران و ساحرهها آن را دوست ندارند.
چوبدستیهای پر ققنوس همیشه در زمینهی انتخاب صاحبان خود سختگیرتر از همه هستند، چرا که موجودی که پر از آن گرفته شده یکی از مستقلترین و غیروابستهترین موجودات دنیاست. مطیع کردن و شخصیسازی این چوبدستیها سختتر از همه است، و معمولاً وفاداری آنان را به سختی میتوان برد.